سفارش تبلیغ
صبا ویژن
همواره بیندیشید که آن مایه زندگانی دل [امام حسن علیه السلام]
فانوس 12

      

 

 

 

 


واقعه پری ژاپن

تاریخ ژاپن و ادبیان ژاپنی، همآهنگ با حوادث و وقایع اجتماعی دستخوش تحول شده اند. اما بزرگترین واقعه را بدون شک باید در سال 1868 جست و جو کرد: کشوری که در به روی غیر بسته بود و هر گونه تماس با بیگانگان را بر خود منع می کرد، به طریقی نا معهود و غیر منتظره به روی بیگانگان در گشود؛ این طریق، از آن رو غیر منتظره است که نیروی زور و قدرت بیگانگان در امری خاص، یعنی انزواطلبی، به دخالت می پرداخت.

سال 1868 پایانی بود برای نخستین مرحل? زندگی ژاپن که در حدود سیزده قرن دوام آورده بود. از آن روست که به هنگام بررسی ادبیات و هنرهای ژاپن، این سال به عنوان نوعی مبداء در نظر گرفته می شود.

بررسی اجمالی دوران قبل از سال 1868 چنین نتیجه ای نشان می دهد:

سال های 522 تا 794 میلادی، مراحلی را که «یاماتو» و «نارا» خوانده می شوند در بر می گیرند. در این دوران ، فرهنگ چینی در ژاپن گسترش می یابد و ضمنا نخستین آثار ملی، شکفتن آغاز می کنند. در فاصله سال های 794 تا 1185 که مرحل? «هه نیان» یا «کیوتو» است نهضتی که آغاز شده، به صورت عصر کلاسیک واقعی در می آید. از نظر سیاسی، از قدرت امپراتور کاسته می شود و خانواده های بزرگ فئودال به تدریج قدرت بیشتری می یابند.

در سال های 1185 تا 1603، که مراحل مختلفی را در بر می گیرند، قدرت امپراتور مطلقا کاهش می یابد و افرادی موسوم به «شوگون» قدرت را به دست می گیرند و بین خانواده های بزرگ هم نبرد آغاز می شود. در آخرین مرحله پیش از رسیدن سال 1868، ژاپن متحد و یکپارچه می شود. صلح و آشتی حکمروایی می یابد و در ژاپنی که در انزوای خود احساس خوشبختی و راحت میکند، ادبیات بورژوایی پرباری پدید می آید.

**************************************

حادثه ای که در سال 1868 رویداد، سوابقی قدیم تر دارد: در هفتم ژوئی? 1853 چهار کشتی جنگی آمریکائی که دریادار «ماتیو پری» بر آنها حکم میراند به آبهای ژاپن وارد شد. این نخستین یورش نتوانست توفیقی برای میسیونرهای خارجی که می خواستند در انزوای ژاپن رخنه کنند به بار آورد، اما آن زمان هم? کوشش ها بی فایده بود. فقط هلند توانسته بود یک دفتر نمایندگی در این کشور دایر کند که تن در دادن به آن نیز به سبب رعایت منافع سیاسی بود. زیرا ژاپن به وسیل? این «یگانه نفوذ کننده» می توانست به جهان خارج بنگرد و از حوادثی که در سایر کشورها روی می داد آگاه شود.

هنگامی که «پری» به ژاپن رسید « شوگون» یعنی فرد صاحب مقام مسئول، به دریادار آمریکائی اجازه داد که به خاک ژاپن قدم بگذارد و پیام «فلیمور» رئیس جمهوری آمریکا را به امپراتور تسلیم کند. در 31 مارس سال بعد قراردادی با آمریکا منعقد شد که به موجب آن دو بندر ژاپن با آمریکا رابط? تجاری برقرار کردند. پس از آن نوبت به بریتانیا رسید و بالاخره روسیه و هلند و فرانسه هم خواستند حقی به دست آورند. این قبیل حوادث بود که تحول سال 1868 را که مبداء ادبیات معاصر ژاپن هم در نظر گرفته می شود، به بار آورد. در این سال امپراتور ژاپن، هنگامی که در آخرین مبارز? خود علیه آخرین دسته های وفادار به رژیم پیروز شد، دولتی جدید به وجود آورد و این دولت وظیفه داشت که درهای ژاپن را کاملا به روی تمدن غربی باز کند. هدف از این کار آن نبود که ژاپن برده وار از غرب تقلید کند، بلکه قصد آن بود که ژاپن، عواملی را که باعث برتری غرب می شد از آن دیار بگیرد.

جوان هایی که به رغم تمایلات مقامات گذشته برای تحصیل به خارج می رفتند در بازگشت اعتقاد یافته بودند که پیشرفت مادی و فقر اروپا و آمریکا امری است که در درج? دوم اهمیت قرار می گیرد. این دسته می کوشیدند با استفاده از فرصتی که پیش آمده است افکار غربی را گسترش دهند و در همان حال با استفاده از کتاب و روزنامه در صدد تعلیم هموطنان خود برآیند.

از سال 1880، روشنفکران ژاپنی با ادبیات غربی آشنا شدند و دریافتند که این ادبیات، با ادبیات کشور آنها چقدر متفاوت است. اندکی بعد این فکر به سراغ آنها آمد که مطالع? این ادبیات می تواند وسیله ای شود برای آنکه ادبیات ملی ژاپن از مردابی، که از ابتدای قرن در آن بود، بیرون کشیده شود. از همان هنگام تا سی سال بعد در محافل ادیبان نیز، فعالیتی صورت می گرفت تا مراحل، به سرعت پشت سر گذاشته شود و در ژاپن ادبیاتی شایست? عصر نو به وجود بیاید.

در حدود سال های 1905 و بعد از آن بود که بالاخره نوعی تعادل به وجود آمد، تعادلی که شکوفندگی نخستین نسل بزرگ ادبی ژاپن نو را سبب شد. بعضی از نمایندگان این نسل تا سال های پیش نیز باقی بودند.

تحولی که در ادبیات ژاپن صورت گرفت بی نهایت سریع بود. به همین جهت است که پشروان اواخر قرن نوزدهم، امروز در نظر ما بسیار قدیمی و کهنه جلوه می کنند.

***

پاره ای از نویسندگان تاریخ ادبیات ژاپن، دوران ادبیات جدید این کشور را به تقلید از ناقدان ژاپن به سه مرحله تقسیم کرده اند. این تقسیم بندی که زمانی و منطبق با حکمرانی سه خانواد? امپراتوری است چنین است:

1.    دوران «مئی جی» که از سال 1868 آغاز می شود و به سال 1912 ختم می شود.

2.    دوران «تائی شو» که سال های 1912 تا 1926 را در بر می گیرد.

3.    دوران «شوا» که از سال 1926 آغاز شده و هنوز هم ادامه دارد.

تردیدی نیست که این تقسیم بندی، مانند هر تقسیم بندی زمانی دیگری نمی تواند مطلق باشد. اما چون تا حدودی می توان تاثیر سیاست و عوامل خارجی در ادبیات را معتبر دانست، همین شیوه می تواند مقبول واقع شود.

در نخستین سال های دوران «مئی جی»، علم و به گفت? ژاپنی ها «گاکومون» بیش از هر معرفت دیگری دارای ارزش بود.هر کس که به دنبال علم می رفت به مقامات درخشان نایل می شد. عوامل این علم در کتاب های متعددی عرضه می شد و این کتاب ها، اساسی ترین آثار ادبی آن زمان را تشکیل می دهند. این آثار به دو دسته تقسیم می شوند: اول آنهایی که خیلی فنی هستند و برای آموزش دانشجویان و قشرهای جدید نوشته شده اند. دوم، آثاری که به طبق? عامی تعلق دارند. آثار دست? اول را کسانی می نوشتند که در دوران جوانی تعلیم بسیار دیده بودند و پای? تحصیلات آنها هم فلسف? چینی بود که در مدارس رسمی تدریس می شد. به همین جهت، این عده ترجیح می دادند که آثار خود را به چینی بنویسند یا از شکل خاصی از زبان ژاپنی استفاده کنند. این گروه حتی در ترجمه هایی هم که از آثار غربی به عمل می آوردند چنین شیوه ای داشتند. این امر سبب می شد که آثار آنان نتواند تیراژ و خوانند? زیادی داشته باشد.

اما ادبیات عامیانه یا به عبارت بهتر، ادبیاتی که مورد توجه و علاق? مردم عادی قرار داشت، کاملا با ادبیات دانشجویی متفاوت بود.

«فوکوزاوا یوکی شی» نویسنده ای است که می تواند به عنوان بزرگترین نویسند? ادبیات مردم عادی در نظر گرفته شود و به طوری که نوشته اند، او یگانه نویسند? وابسته به این طبقه است که شایستگی دارد در تاریخ ادبیات های مختصر و فشرده نیز نامش ذکر شود.

«یوکی شی» در سال 1834متولد شد و ابتدا هلندی و سپس انگلیسی آموخت. پس از چند سفر به اروپا و آمریکا و اروپا در سال 1866 اثری به نام «کشور غرب» نوشت که در حقیقت نوعی دائره المعارف تمدن غرب بود. این کتاب خیلی به موقع انتشار یافت و به همین جهت بود که از نخستین جلد آن دویست هزار نسخه به فروش رسید و این رقم حتی برای این زمان هم قابل توجه است. با درآمد ناشی از این اثر، نویسنده، نخستین دانشگاه ژاپنی را که به تقلید از دانشگاه های غرب ساخته بود تاسیس کرد. در این دانشگاه، دانشجویان، دیگر ناچار نبودند «اسکولاستیک» چینی را مطالعه کنند، بلکه معرفت های عملی مربوط به دنیای نو را مورد مطالعه قرار می دادند. «کشور غرب» آثار دیگری را نیز به دنبال آورد.

در سال های 1872 تا 1878 کتاب «ارتقاءعلوم» در هفده جلد منتشر شد و هفتصد هزار نسخه تیراژ پیدا کرد. این رقم تا آن زمان سابقه نداشت و بعدها هم کمتر نظیر پیدا کرد.

دانشمندان رسمی که زبان چینی یا زبان ژاپنی و شبیه به چینی را برگزیده بودند ضمن آن که از از نظر علمی آثار «فوکوزاوا» را دارای ارزش می شناختند وی را مورد نکوهش قرار می دادند که دارای سبکی ست و زبان عامیانه است. اما حقیقت این است که «فوکوزاوا» برای آن به چنین تیراژی نائل شد که سبک دانشمندان رسمی را رها کرده بود. ایده آل او این بود که نوشته هایش را زن خدمتکاری هم که از روستا به شهر رسیده بتواند درک کند.

با این همه، با وجود کوشش های پیشروان، «روزنه ای» که ضروری می نمود به کندی گشوده می شد. ادبیات رمان گونه، در نهایت ابتذال به سر می برد. نویسندگان رمان، چون پی برده بودند توصیف غرب با موفقیت روبرو می شود، آثاری رامی آفریدند که آداب و رسوم غرب در آن ها مطرح شده بود. اما حقیقت این است که آن ها برای خلق اثر خود بیمی از آن نداشتند که گذشته های نویسنده ای چون «فوکوزاوا» را غارت کنند.

در این میان روشنفکرانی که این گونه ادبیات عامیانه را تحقیر می کردند عکس العمل هایی از خود بروز دادند. انتقاد پوشیده و عالی در بعضی آثار راه یافت. نویسنده ای چون «ناروشیما ریسوهوکو» که در سال های 1837 تا 1884 می زیست پیدا شد که با توصیف گیشاها و محل های آنها، به نحوی زیبا از دولت انتقاد می کرد. این گونه ادبیات عامیانه که امروزه مطلقا فراموش شده است در مورد تحول ادبیات ژاپن تاثیر بسیار به جای گذاشت. در این میان باز هم باید از سهم بزرگی که ترجم? آثار غربی در این تحول داشته یاد کرد. در ابتدای کار، به هنگام ترجمه منظور اصلی آن بود که اطلاعاتی دربار? زندگی غرب داده شود. دور دنیا در هشتاد روز که در سال 1877 ترجمه شد و نیز سایر آثار ژول ورن که در سال های بعد به ژاپنی برگردانده شد این نقش را بر عهده داشتند. رمان های خارجی، به صورت کاملا آزاد به ژاپنی ترجمه می شد و مترجمان بیشتر سعی داشتند که با حذف قسمت هایی از اثر، آن را به صورت رمان ژاپنی که «کاکو» خوانده می شد در آورند. خواننده و دستگاه سانسور سیاسی قادر نبود دریابد که اثر خارجی در اصل به این صورت نبوده است. پاره ای از نویسندگان حتی از آن بیمی نداشتند که مثلا در یکی از رمان های آلکساندر دوما یا والتر اسکات، و حتی در ژول سزار اثر شکسپیر، مطالبی را که به وضع اجتماعی و سیاسی ژاپن مربوط می شد بگنجانند.

مقارن با همان دوران بود که رمان سیاسی در ژاپن به وجود آمد. اغلب، مخالفان بودند که از این نوع جدید استفاده می کردند. رمان سیاسی معمولا از نظر فرم همان «کاکو» یا رمان خاص ژاپنی بود. بزرگترین رمان سیاسی و تاریخی آن زمان اثری بود از «فومیو». نویسنده که تا سال 1931 در قید حیات بود. کتاب «فومیو» موسوم بود به «کئی کوکو- بی دان» یا «یک داستان زیبا از سرزمین های کلاسیک» و در آن به نبردهایی که «تب» با «اسپارت» کرده اشاره می شد. خصوصیت بزرگ این اثر در آن است که سبک نگارش آن حدفاصلی است بین زبان عامیانه و زبان عالمانه. و به همین جهت مرحله ای با اهمیت در پیدایش زبان ادبی مدرن ژاپن پدید می آورد. پولی که به سبب فروش این اثر نصیب نویسنده اش شد به اندازه ای زیاد بود که نویسنده به کمک آن توانست در سال 1885 سفری دراز به اروپا بکند. به تدریج که مظاهر رژیم مشروطه در ژاپن آشکارتر می شد، اقبال به رمان سیاسی کاهش می پذیرفت.

در سال 1885 نویسند? جوانی که بیش از بیست و شش سال از عمرش نمی گذشت و تازه از دانشگاه بیرون آمده بود و «تسویو اوچی شویو» نام داشت با انتشار اثری، محیط ادبی و هنری را به تکان درآورد. او در کتاب خود خاطرنشان می کرد که ادبیات در درج? اول، هنر است و همسای? شعر، و هدف از آن نیز عبارت است از خلق شخصیت های واقعی. او اصرار می ورزید که محترم شمردن قوانین روانشناسی ضروری است و در خلق رمان باید از یک متد علمی استفاده شود.

او معتقد بود که نباید شخصیت هایی از قسمت های مختلف در تخیل گنجاند و وی را در میان ماجراهای تصنعی به حرکت درآورد. او اعتقاد داشت که شخصیت رمان باید پاسخگوی واقعیات زمان باشد. او همچنین می گفت که ادبیات حرفه ای شرافتمندانه و محترم است، همانطور که فعالیت های سیاسی محترم شمرده می شود. این اثر سبب شد که راهی که تا آن زمان خوار شمرده می شد به روی روشنفکران گشوده شود.

همین نویسند? روشنفکر بود که به ترجم? آثار شکسپیر همت گماشت و بر آن شد که از «کابوکی»، تآتر ملی ژاپنی، اعاد? حیثیت به عمل آورد.

اما نکته ای که در مورد «توبو اوچی» قابل ذکر است این است که او هنگامی که خواست به تئوری های خود جنب? عملی بدهد توفیق زیادی پیدا نکرد. رمان های او تا جائی که بخواهند عکس العمل سالمی را در قبال سرگردانی های گذشته نشان بدهند دارای ارزش هستند، اما در مجموع، آثاری بی حرکت به شمار می روند.

«فوتا باته ئی شی مئی» که چهار سال جوان تر از «توبو اوچی» بود و تا سال 1809 هم بیشتر زندگی نکرد، با آنکه تحت تاثیر «توبو اوچی» قرار داشت، هیچگاه جزئ شاگردان او محسوب نمی شد. او به شدت از ادبیات روسیه متاثر بود. او که در سال 1888 یکی از آثار تورگنیف را ترجمه کرده بود، رمانی هم به چاپ رساند. در این رمان از زبان «توکیو» که در حقیقت هنوز لهجه بود و به صورت زبان در نیامده بود استفاده شده بود. شخصیت هایش، زنده به نظر می رسیدند و برای نخستین بار، تضادهای زمانه را آشکار می کردند. این نویسنده پس از نوشتن این رمان به انتقاد ادبیات خارجی پرداخت و دیگر هم به رمان روی نیاورد مگر هنگامی که ده? آخر زندگی را می گذراند. نفوذ این نویسنده از آن رو فراوان بود که نسل بعدی ژاپن به یاری او می توانست در مورد روسیه که مشکلاتی از نوع ژاپن داشت، ارزیابی به عمل بیاورد.

در سال 1885 گروهی به وجود آمد که معتقد بود باید افکار «توبو اوچی» را به مرحل? عمل درآورد. افراد این گروه که همه جوان بودند و بزرگترین آنها بیش از بیست و پنج سال نداشت، در ارشاد ادبیات جدید ژاپن سهم بسزایی دارند.

مشهورترین افراد این گروه «اوزاکی کویو» نام داشت که در سال 1903 درگذشت. او نخستین کسی بود که دریافت، بازگشت به منابع ملی و در عین حال استفاده از بعضی شیوه های غربی تا چه اندازه می تواند سودمند باشد. «اعترافات احساساتی دو زن مذهبی» او که در سال 1889 نوشته شده نشان می دهد که او چقدر تحت تاثیر نویسند? دیگری موسوم به «سائی کاکو» است، اما «دیو طلا» که شاهکار او به شمار می آید و به سبب مرگ نویسنده اش ناتمام ماند، برای آن روزگار اثری کاملا مدرن بود.

«یامادا بی می» که در سال 1910 درگذشت، در همان دوران که «اوزاکی کویو» شهرت بسیار داشت، به عنوان شاعری بزرگ از شهرت بهره مند بود. او می خواست فنون شاعری را دگرگون کند اما نتوانسته بود متوجه شود که مثلا قافیه، (چیزی که او می خواست وارد شعر ژاپن کند) پدیده ای غیر ژاپنی است و حتی با روح زبان ژاپنی منافات دارد. اما رمان او موسوم به «موزاشینو» به سبب سبک خود، اثری است که باقی خواهد ماند.

یکی دیگر از ادیبان عصر «مئی جی»، «شیمازاکی توسون» است که در سال 1943 درگذشت. وی به معنای واقع ادیب بوده و در تمام مدت عمر خود منحصرا به ادبیات پرداخت. وی در آغاز شاعر بود، اما بعد رمان هم نوشت. مجموعه ای از اشعار او که در سا 1897 انتشار یافت از شعری که فرم و فکری کاملا نو داشت خبر می داد.

در زمین? رمان نویسی زن جوانی به نام «هیگوچی ایجی یو»وجود داشت که بیش از بیست و چهار سال زندگی نکرد. وی در رمان های خود، مرد جوانی را که به شدت دوست می داشت مدل قرار می داد. خاطرات این زن هم که نویسنده نه سال پیش از مرگش نوشتن آنرا آغاز کرد و تا پایان زندگی به آن ادامه داد یکی از شاهکارهای کلاسیک ژاپن به شما می آید. بعضی آثار او، از چنان تاثیر خارق العاد? روانی نشان دارند که در مورد زن جوان بیست ساله ای بی سابقه اند.

اما در حدود سال های 1900 و بعد، دو نویسند? دیگر موسوم به «توکوتومی رو کا» و «ایزومی کیوکا» پیدا شدند که آثارشان برتر از آثار این زن جوان شناخته شد. «روکا» که در سال 1927 درگذشت رمانی نوشت که بزرگترین موفقیت دوران «مئی جی» نصیب آن شد. این اثر «فاخته» نام داشت و از برخورد عشق و سنت در یک خانواده اشرافی حکایت می کرد. «کیوکا» که در سال 1939 زندگی را بدورد گفت نویسنده ای بود با تمایلات رومانتیک، با طبع عرفانی و ضمنا سمبولیسم هم او را به سوی خود می کشید.

با نویسندگان و شعرایی که نامی از آن ها به میان آمد، آخرین تظاهرات رومانتیسم ژاپن پایان یافت. البته بعدها، نویسندگان ژاپنی از کلمه رو مانتیسم استفاده کردند اما این دو رومانتیسم در ژاپن با یکدیگر فرق داشته اند.

در سال های 1900 همانطور که یک بار هم گفته شد، یک جریان تند ناتورالیستی جوانان را به دنبال خود می کشید. نخستین رمانی که تاثیر «امیل زولا» را آشکار می کرد صددرصد نمی توانست وابسته به این مکتب باشد، اما به آن نزدیک بود. این اثر که در سال 1902 انتشار یافت « گل جهنم» نام داشت و سرگذشت دختر فقیری بود که به عنوان معلم در خانه بورژواهای نفرت انگیزی به کار اشتغال داشت و همین محیط او را به فساد و تباهی می کشاند.

پیدایش ناتورالیسم در ادبیات ژاپن هر چند در دهه آخر عمر «مئی جی» صورت گرفت ولی با پایان این عصر همراه نبود. نظر به این که راه یافتن این مکتب در ادبیات ژاپن، یکی از بزرگترین وقایع تاریخ ادبیات ژاپن است، بررسی اجمالی ناتورالیسم و نیز دو عصر دیگر یعنی «تائی شو» و «شوا» را به شماره دیگر موکول می کنیم.

 

اطلاعات مقاله:

ماهنامه فرهنگی- هنری رودکی- بهمن ماه 1350- شماره 5- صفحات 14 و 15

مجموعه لاله تقیان و جلال ستاری



نوشته شده توسط مهیارایرانی 93/9/7:: 11:29 عصر     |     () نظر