سفارش تبلیغ
صبا ویژن
اگر می خواهید دوستان و برگزیدگان خدا باشید، به آن که به شما بدی می کند، نیکی کنید و از آن که به شما ستم می کند، درگذرید و بر آن که از شما روی می گرداند، سلام کنید . [عیسی علیه السلام]
فانوس 12

 

    اولین باروقتی کودک بودم پلیسی رودیدم که درخیابون یه جوون روبامشت ولگد وبه زورسوارخودروی نیروی انتظامی میکردند،اونقدرترسیده بودم وقتی یه پلیس رومی دیدم قلبم به دهنم می اومد وتمام اعضای بدنم زلزله ده ریشتری می کرد .

    وقتی پیش دانشگاهی می خوندم بایکی ازهمکلاسی هام دعوام شد ویکشب دربازداشت گاه بسربردم ووقتی صبح با ترس ولرز وارد اتاق قاضی شدم طرف مقابل شکایتشوپس گرفت وغرورجوونی هم کمکم کردتا ازاون ببعد ازپلیس ودادگاه نه تنها ترسی نداشته باشم بلکه...

    بعد چند سال که کل داراییم در زندگیم یک ماشین بود در نمایشگاه فروختم ،نصف پولمونقدگرفتم ونصفشوبه چک  قناعت کردیم ولی اون چک هیچ وقت پول نشد ومرا کلی نامید کرد.بعد ازکلی دوندگی وشکایت بازی ودعوا وحکم ورود به منزل و...بی نتیجه ماند.فقط قاضی حکم صادرکرد به شخصی که بی هویت وبی خانمان است وبه سه کماه ویک روز حبس وجبران خسارات محکوم شد وهیچ وقت این حکم اجرا نشد.دوسال بعد باکلی بدهی ووام بانکی مشغول فروش لوازم یدکی خودرو شدم یک سال نگذشته بود دوبارمغازه ما بفاصله دوماه مورد دستبرد سارقین شب قرارگرفت وهمه داروندارمو بردند.به کمک مامورین دایره آگاهی وبه سفارش دادستان که پسرخالم بود.دزدان شناسایی ویکیاراونا دستگیر شد. ولی اون دزد اصلی رو که می تونست جبران خسارت کنه ازمعرکه بیرون کشیدند ویه آدم معتاد وندار رومعرفی کردند که زندون براش بهتر ازآزادی بود ازاون جایی که سارق نه اموالی ونه کسی روکه نگرانش باشد، نداشت .حتی مامورین حاضر نشدند بقیه سارقین رودستگیر کنن یعنی نتونستند قاضی پرونده ام فوری حکم داد دوباره اموال ما غارت شد وهمه بدهی های عمده فروشها وبانکها را با هزارزحمت وبه کمک فامیلا پرداخت کردیم وروزازنوروزی ازنوع دوباره ازصفر شروع کردم اما روش کارم عوض شد وقتی به ضعف قانون کشور پی بردم برای جبران خسارتهام خودم دست به کارشدم ،درکشوری که قانونش حامی دزدان وکلاهبردارانه پول درآوردن خیلی آسونه!

    حالا نزدیک به بیست نفرکه میلیونها بهشون بدهکارم دنبالمند چندین بار توقیف اموال گرفتند ولی ازنظر قانونی حتی یک متر زمینم ندارم وهمیشه متوالیم...راستش من آدم بدی نبودم.

          خلاصه ای ازخاطرات یک کلاهبردار



نوشته شده توسط مهیارایرانی 91/6/19:: 1:8 صبح     |     () نظر