سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هرکس در دلش، دانه خردلی از تعصّب باشد، خداوند او را روز قیامت با اعراب جاهلی برانگیزد [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
فانوس 12

       

  امروز یه کار اشتباه بزرگی انجام دادم،در چراغ قرمز ایستاده بودم ومنتظر سبز شدن چراغ بودم ...چراغ سبز شد ومن چون عجله داشتم ومنتظرم بودند فوری با سرعت حرکت کردم ولی در روبرو روی خط عابرپیاده دوخانم داشتند درروی خط عابرپیاده عبور میکردند ومن بدون توجه به اونادستمو روی بوق که صداش گوش خراش بود گذاشتم ومتوجه شدم که یکی از خانما مسن بود ویکی جوان وخانم جوان دست مادرشو گرفته بودند وداشتن رد می شدند...ناگهان خانم جوان بر گشت ونگاهی به من کرد ومن خانم روشناختم ...اویکی از همکارانمون بود ولی کاری که کرده بودم ...ونمیشه زمان رو به عقب بر گردوند ...ازخجالت آب سدم وآرزو کردم کاش زمین دهان باز می کرد ومرا در خود می بلعید...اصلا بفرض این خانم آشنا نمیشد...آیا درست است که به یه خانم  مسن بوق گوش خراشی بزنی وبترسونتش؟...بعد با همکارم تماس گرفتم وباکلی عذر خواهی بهشون گفتم جای من دستای پاک مادرتو ببوس...امیدوارم منو ببخشه وحلالم کنه!عجب اشتباه بزرگی کردم وهیچوقت خودمو نمی بخشم...!واز از این ببعد سعی خواهم کرد از بوق خودرو کمترین استفاده را بکنم....حلالم کن مادر!حلالم کن !بد جوری ترسوندمت...!!!! 



نوشته شده توسط مهیارایرانی 92/4/5:: 12:22 صبح     |     () نظر